مهرسامهرسا، تا این لحظه: 9 سال و 9 ماه و 16 روز سن داره
دیانادیانا، تا این لحظه: 6 سال و 10 روز سن داره

مهرسا و دیانا جوانه های درخت زندگی

روزی درخت تنومندی خواهید شد پیش به سوی پیشرفت

صحبتی قبل نیامدنت

به نام خدای هستی بخش فرزند عزیزم سلام. تو هنوز بوجود نیامده ای و من به تو این همه احساس دارم. نمیدانم به وجود که بیایی و در بطن من که باشی دیگر مرا چه میشود. حرفهای دلم را با تو در سر رسید نوشته ام اینجا بیشتر برای تو یک دفتر خاطرات از کودکی توست آمیخته با احساسات من. دوستت دارم حتی اگر نباشم.   ...
28 فروردين 1392

سوغاتی من برای عزیز کوچولوی نیامده ام.

سلام عشقه کوچولو. ما سال نو یعنی 1392 رفتیم مسافرت به سمت قشم اما توی لار هم توقفی داشتیم. من برات چند تا سوغاتی گرفتم که انشاالله مبارکت باشه نفسم. اولیش اینه که توی حمام اینجوری باهاش بازی کنی   اینم دومیش البته عزیزم اینا برای خونگیته وقتایی که نمیخوام پوشک بشی بپوشم پاهات.   اینم سومیشه که وقتی به دنیا اومدی تو خونه بپوشم پای نازت که یخ نکنی.   اینم چهارمیشه که لباسای خوشکلت رو باهاشون آویز کنم تو کمدت.   اینم پنجمیشه که صابون حمامت رو بذارم داخلش میکروب نگیره.   اینم ششمین و آخرینشه که وقتی به دنیا اومدی بکشم رو تن نازت سردت نشه. من که خیلی از رنگش خوشم او...
28 فروردين 1392

اولین آثار نی نی در خانه ما

عزیزم بهت (تو پست حرفهای من و پدرت راجع به بچه دار شدن) گفته بودم کی راجع بهت حرف زدیم. بعد اون حرفها این کفش رو از (زن داییت) مامان سینا گرفتم البته خودش گفت: مال سینا بوده اما نو نو هست و یکبار هم پاش نکرده. منم چون این رو گفت ازش گرفتم. البته خودم حتما برات میخرم اما هدفم از گفتن این حرفا اینه که بگم بعد اون حرفا من این کفش رو گذاشتم تو اتاق خواب من و پدرت و به خونه جدید که اسباب کشی کردیم اتاق دومی رو گفتم اتاقه نی نی مونه و این کفش رو گذاشتم تو اون اتاق. این اولین چیزی بود که از نی نی آیندمون اومد تو خونمون.     خواستم بدونی مادرت خیلی وقته بهت فکر میکنه زندگیم.    شب اولی که ما...
28 فروردين 1392

آدرس وبلاگ تو (چرا شد رشتاک)

  سلام. عزیزم من برای آدرس وبلاگ تو مثل همه چیزت وسواس داشتم آخه برام آدرسش مهم بود حالا عنوانش هروقت به دنیا بیای بر اساس پسر و یا دختر بودنت مشخص میشه. خیلی فکر کردم تا بالاخره با کمک یه سایت کلمه (رشتاک Rashtak ) رو انتخاب کردم. معنیش یعنی : جوانه کوچکی که روی تنه درخت می روید و روزی درخت میشود. فرزندم مثل تو که مثل یه جوانه کوچک در بطن من بوجود خواهی آمد، به دنیا خواهی آمد و بزرگ خواهی شد مانند یک درخت تنومند.   جوانه کوچکم کاش در روزگار تنومندی ات هم مرا که اینچنین دوستت دارم دوست داشته باشی و از یاد نبری.   ...
27 فروردين 1392
1